Telegram Group & Telegram Channel
#تجربه

امروز یک اتفاق جالبی برام افتاد گفتم بگم :

حدودا ۲ سال قبل یک پروژه‌ای رو وارد شدم که برای ۲ تا شریک بود (هر ۲ نیروی فنی) اما دیدها و فیچرهای متفاوت رو نیاز داشتند.
وقتی من وارد شدم از درگیری‌هاشون گذشته بود؛ توی مصاحبه من هر ۲ نفر بودند ولی وقتی همکاری شروع شد فقط ۱ نفر بود و خیلی چیزا هم عوض شده بود.
پیگیر شدم فهمیدم از هم جداشدند بصورت دوستانه و قراره هرکسی با تکنیک خودش و فیچرهای مدنظر خودش کار رو پیش ببره؛ درآمد و ... همه چیز هم قبل جداشدن با رضایت ۲ نفر تقسیم شده بود.
از روی رفاقیت زیاد شاید؛ هرکدوم تو اولین اقدام یک سهم مثلاْ ۵٪ به شریکی که دیگه توی شرکتش نیست هم داده بود.
کسی که من باهاش شروع به کار کردم؛ آدم خیلی حرفه‌ای نبود از نظر کد اما توی بیزینس کد زدن و کار رو یادگرفته بود؛ شریکش اما آدم آکادمیک و بسیار بسیار با سواد بالا در زمینه فنی بود.
ما کار رو شروع کردیم؛ نیروهایی که گرفتیم نهایتا میدیور بودند؛ دستمزدها پایین اما اجازه میداد بهشون انگیزه (پاداش) بدیم؛ و هزینه اینکار هم نیاز به آموزش دادن و البته شلوغ شدن خودمون موقع code review بود.
با همین فرمون و همونطور که حدس زدید چیزی به اسم clean code, code optimization, ... هم نداشتیم.
تقریبا هر ۲ هفته فیچر تحویل می‌شد؛ یک گروهی با فیچر کار میکرد نهایتا ۱ هفته هم مشکلات برطرف می‌شد و دپلوی انجام می‌شد؛ اما تو کل این مسیر تست نویسی موارد اصلی رو داشتیم.
مثلا ما هیچوقت تست نویسی دیتابیس؛ ستون‌ها و ... رو انجام ندادیم اما تست نویسی model, schema, request, response رو توی بکند داشتیم.
توی ۶ ماه پروژه لانچ شد و توی ماه ۹ام قراردادهای اصلیش شروع شد؛ من هم ۳ ماه بعدش وقتی todo plan, ... رو نوشته بودیم و می‌دونستیم تا ۶ ماه آینده تسک‌های اصلی چی هست (تست‌نویسی؛ تمیزکردن و اپتیمایز کردن) برای یک موقعیت شغلی بهتر از تیم خداحافظی کردم و مدیر فنی دیگری وارد شد.
.
امروز متوجه شدم شرکتی که باهاش کار میکردم؛ شرکت رقیب (یعنی دوستش) رو خریده و صاحب همه امتیاز و کدها و فیچر و ... شده.
.
تفاوت تیم من و شرکت رقیب این بود که من و مدیرم جفتمون بیزینس رو دیدیم و می‌دونیم یک چیزایی مثل clean code, optimization , .... رو می‌شه حذف کرد ولی توی کارمون اولین باشیم؛ می‌دونیم با سرمایه‌گذاری روی نیروی تازه‌کار می‌شه به شرکت اجازه خطا کردن داد چون پول بیشتری نگه‌داشتیم و البته وقتی دستمزد کمتری پرداخت می‌کنید (چون ما بیشتر نیروهامون تازه کار و میدیور بودند چندتا متخصص هم داشتیم ولی خب خیلی کمتر نسبت به رقیب که برای هر حوزه حداقل ۱ نیروی متخصص آورده بود) پاداش و هدایای انگیزشی می‌شه به نیروها داد.

.
شرکت رقیب حدودا ۷ ماه بعد از ما نسخه اولیه رو لانچ کرد ۷ ماهی که به ما بازار هدف رو یاد داد؛ نشون داد چقدر فرضیات ما اشتباه بوده و ...
توی این ۷ ماه مشتری‌های ما پر توقع شدند؛ وقتی شرکت رقیب با نسخه اولیه اومد و چون این دانش بازار رو نداشت بازاریابیش همیشه به نفع ما تموم می‌شد؛ مشتری رو متقاعد میکرد که همچین سیستمی‌ رو نیاز داره.
اما مشتری قبل خرید تحقیق میکرد و سیستم مارو می‌دید؛ فیچرهای بیشتر + قیمت ارزون‌تر مجاب می‌شد از ما خرید کنه چون ما نیروهامون ارزونتر بود و هزینه کمتری برای راه‌اندازی داده بودیم.

همه این‌هارو گفتم چون از بچه‌هایی که کتاب fluent python رو می‌خونند سوال ازم میشه شما همیشه اینجوری کد میزنید ؟ جوابش هم قطعا خیر هست.

همینجا هشدار باید بدم اگر رفتید سراغ تکنیک بالا حتما باید تجربه و سابقه اش رو داشته باشید. مدیریت همچین تیم و همچین وضعیت کدی با کوچکترین اشتباه تبدیل به بحران میشه.
این تکنیک مثل یک تیغ تیز هست که شما روی لبه‌اش دارید راه میرید؛ اگر این کار رو درست انجام بدید برنده خواهید بود.
اضافه کردن تست نویسی و هزینه و زمان صرف کردن روی این مورد اما برای من این لبه تیز تیغ رو تبدیل به طناب یا پل باریک کرد.

پ.ن :
آدم آکادمیک بودن ربطی به دانشگاه رفتن و نرفتن نداره؛ منظور تجربه پیاده‌سازی سیستم هست. آدمی که دوره زیادی دیده و کتاب‌های زیادی خونده اما هیچوقت سیستم کامل پیاده‌سازی نکرده یا حتی بطور جداگانه روی بخش‌های مختلف سیستم و فقط با دید فنی کار کرده.
👍70158❤‍🔥4🦄2



tg-me.com/pyHints/522
Create:
Last Update:

#تجربه

امروز یک اتفاق جالبی برام افتاد گفتم بگم :

حدودا ۲ سال قبل یک پروژه‌ای رو وارد شدم که برای ۲ تا شریک بود (هر ۲ نیروی فنی) اما دیدها و فیچرهای متفاوت رو نیاز داشتند.
وقتی من وارد شدم از درگیری‌هاشون گذشته بود؛ توی مصاحبه من هر ۲ نفر بودند ولی وقتی همکاری شروع شد فقط ۱ نفر بود و خیلی چیزا هم عوض شده بود.
پیگیر شدم فهمیدم از هم جداشدند بصورت دوستانه و قراره هرکسی با تکنیک خودش و فیچرهای مدنظر خودش کار رو پیش ببره؛ درآمد و ... همه چیز هم قبل جداشدن با رضایت ۲ نفر تقسیم شده بود.
از روی رفاقیت زیاد شاید؛ هرکدوم تو اولین اقدام یک سهم مثلاْ ۵٪ به شریکی که دیگه توی شرکتش نیست هم داده بود.
کسی که من باهاش شروع به کار کردم؛ آدم خیلی حرفه‌ای نبود از نظر کد اما توی بیزینس کد زدن و کار رو یادگرفته بود؛ شریکش اما آدم آکادمیک و بسیار بسیار با سواد بالا در زمینه فنی بود.
ما کار رو شروع کردیم؛ نیروهایی که گرفتیم نهایتا میدیور بودند؛ دستمزدها پایین اما اجازه میداد بهشون انگیزه (پاداش) بدیم؛ و هزینه اینکار هم نیاز به آموزش دادن و البته شلوغ شدن خودمون موقع code review بود.
با همین فرمون و همونطور که حدس زدید چیزی به اسم clean code, code optimization, ... هم نداشتیم.
تقریبا هر ۲ هفته فیچر تحویل می‌شد؛ یک گروهی با فیچر کار میکرد نهایتا ۱ هفته هم مشکلات برطرف می‌شد و دپلوی انجام می‌شد؛ اما تو کل این مسیر تست نویسی موارد اصلی رو داشتیم.
مثلا ما هیچوقت تست نویسی دیتابیس؛ ستون‌ها و ... رو انجام ندادیم اما تست نویسی model, schema, request, response رو توی بکند داشتیم.
توی ۶ ماه پروژه لانچ شد و توی ماه ۹ام قراردادهای اصلیش شروع شد؛ من هم ۳ ماه بعدش وقتی todo plan, ... رو نوشته بودیم و می‌دونستیم تا ۶ ماه آینده تسک‌های اصلی چی هست (تست‌نویسی؛ تمیزکردن و اپتیمایز کردن) برای یک موقعیت شغلی بهتر از تیم خداحافظی کردم و مدیر فنی دیگری وارد شد.
.
امروز متوجه شدم شرکتی که باهاش کار میکردم؛ شرکت رقیب (یعنی دوستش) رو خریده و صاحب همه امتیاز و کدها و فیچر و ... شده.
.

تفاوت تیم من و شرکت رقیب این بود که من و مدیرم جفتمون بیزینس رو دیدیم و می‌دونیم یک چیزایی مثل clean code, optimization , .... رو می‌شه حذف کرد ولی توی کارمون اولین باشیم؛ می‌دونیم با سرمایه‌گذاری روی نیروی تازه‌کار می‌شه به شرکت اجازه خطا کردن داد چون پول بیشتری نگه‌داشتیم و البته وقتی دستمزد کمتری پرداخت می‌کنید (چون ما بیشتر نیروهامون تازه کار و میدیور بودند چندتا متخصص هم داشتیم ولی خب خیلی کمتر نسبت به رقیب که برای هر حوزه حداقل ۱ نیروی متخصص آورده بود) پاداش و هدایای انگیزشی می‌شه به نیروها داد.

.
شرکت رقیب حدودا ۷ ماه بعد از ما نسخه اولیه رو لانچ کرد ۷ ماهی که به ما بازار هدف رو یاد داد؛ نشون داد چقدر فرضیات ما اشتباه بوده و ...
توی این ۷ ماه مشتری‌های ما پر توقع شدند؛ وقتی شرکت رقیب با نسخه اولیه اومد و چون این دانش بازار رو نداشت بازاریابیش همیشه به نفع ما تموم می‌شد؛ مشتری رو متقاعد میکرد که همچین سیستمی‌ رو نیاز داره.
اما مشتری قبل خرید تحقیق میکرد و سیستم مارو می‌دید؛ فیچرهای بیشتر + قیمت ارزون‌تر مجاب می‌شد از ما خرید کنه چون ما نیروهامون ارزونتر بود و هزینه کمتری برای راه‌اندازی داده بودیم.

همه این‌هارو گفتم چون از بچه‌هایی که کتاب fluent python رو می‌خونند سوال ازم میشه شما همیشه اینجوری کد میزنید ؟ جوابش هم قطعا خیر هست.

همینجا هشدار باید بدم اگر رفتید سراغ تکنیک بالا حتما باید تجربه و سابقه اش رو داشته باشید. مدیریت همچین تیم و همچین وضعیت کدی با کوچکترین اشتباه تبدیل به بحران میشه.
این تکنیک مثل یک تیغ تیز هست که شما روی لبه‌اش دارید راه میرید؛ اگر این کار رو درست انجام بدید برنده خواهید بود.
اضافه کردن تست نویسی و هزینه و زمان صرف کردن روی این مورد اما برای من این لبه تیز تیغ رو تبدیل به طناب یا پل باریک کرد.

پ.ن :
آدم آکادمیک بودن ربطی به دانشگاه رفتن و نرفتن نداره؛ منظور تجربه پیاده‌سازی سیستم هست. آدمی که دوره زیادی دیده و کتاب‌های زیادی خونده اما هیچوقت سیستم کامل پیاده‌سازی نکرده یا حتی بطور جداگانه روی بخش‌های مختلف سیستم و فقط با دید فنی کار کرده.

BY Python Hints


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283

Share with your friend now:
tg-me.com/pyHints/522

View MORE
Open in Telegram


Python Hints Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Telegram and Signal Havens for Right-Wing Extremists

Since the violent storming of Capitol Hill and subsequent ban of former U.S. President Donald Trump from Facebook and Twitter, the removal of Parler from Amazon’s servers, and the de-platforming of incendiary right-wing content, messaging services Telegram and Signal have seen a deluge of new users. In January alone, Telegram reported 90 million new accounts. Its founder, Pavel Durov, described this as “the largest digital migration in human history.” Signal reportedly doubled its user base to 40 million people and became the most downloaded app in 70 countries. The two services rely on encryption to protect the privacy of user communication, which has made them popular with protesters seeking to conceal their identities against repressive governments in places like Belarus, Hong Kong, and Iran. But the same encryption technology has also made them a favored communication tool for criminals and terrorist groups, including al Qaeda and the Islamic State.

Should I buy bitcoin?

“To the extent it is used I fear it’s often for illicit finance. It’s an extremely inefficient way of conducting transactions, and the amount of energy that’s consumed in processing those transactions is staggering,” the former Fed chairwoman said. Yellen’s comments have been cited as a reason for bitcoin’s recent losses. However, Yellen’s assessment of bitcoin as a inefficient medium of exchange is an important point and one that has already been raised in the past by bitcoin bulls. Using a volatile asset in exchange for goods and services makes little sense if the asset can tumble 10% in a day, or surge 80% over the course of a two months as bitcoin has done in 2021, critics argue. To put a finer point on it, over the past 12 months bitcoin has registered 8 corrections, defined as a decline from a recent peak of at least 10% but not more than 20%, and two bear markets, which are defined as falls of 20% or more, according to Dow Jones Market Data.

Python Hints from tw


Telegram Python Hints
FROM USA